اوتیسم و اختلال وسواس فکری عملی

چکیده:
در میان دو اختلال اوتیسم و اختلال وسواس فکری-عملی برخی اشتراکاتی وجود دارد که می تواند موجب اشتباه در تشخیص این گونه رفتارها در هر دو اختلال شود.و این سوال پیش می اید که آیا رفتاری که فرد دارای اوتیسم نشان می دهد مربوط به اختلال وسواس فکری-عملی نیز می گردد یا خیر؟چه تفاوت ها و چه اشتراکاتی میان این دو اختلال وجود دارد ؟

اختلال وسواس فکری عملی یا OCD چیست؟

وسواس فکری-عملی، افکار ،امیال ، تصاویر یا انگیزه هایی مداوم و عود کننده هستند است که بارها و بارها اتفاق می افتد و خارج از کنترل فرد احساس می شود. افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی نمی خواهند این افکار را داشته باشند و آنها را نگران کننده می دانند. وسواس های عملی  هم رفتار ها و یا اعمال ذهنی مکرری هستند که فرد احساس می کند در پاسخ به وسواس فکری باید با قاطعیت اجرا شوند . در بیشتر موارد ، افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی متوجه می شوند که این افکار منطقی نیستند. وسواس به طور معمول با احساسات شدید و ناراحت کننده ای مانند ترس ، انزجار ، شک یا احساس اینکه کارها باید به روشی انجام شود که “درست” باشد رخ می دهد در این مورد فرد در صدد هست که این موارد را متوقف نموده و یا انها را به حداقل برساند. وسواس زمان زیادی فرد را درگیر خود می کند(حداقل یک ساعت در روز) و مانع فعالیت های مهمی می شود که فرد برای آن ارزش قائل است و از این رو ممکن است تمام زندگی فرد دارای وسواس درگیر این رفتار های ناخواسته قرار گیرد.در ابعاد وسواس فکری عملی اشتراکاتی وجود دارد ازجمله ابعاد نظافت (وسواس فکری نسبت به الودگی و..)تقارن (وسواس های فکری تقارن و وسواس های عملی تکرار کردن ،منظم کردن  و شمردن)افکار ممنوع یا تابو ها(وسواس های فکی پرخاشگری ،جنسی ،مذهبی و…)صدمه(مثل ترس از صدمه زدن به خود ویا دیگران).

رفتار تکراری، وسواسی و اوتیسم

اوتیسم با اختلالات زیادی می تواند همبودی داشته باشد.برآورد شیوع اضطراب و به ویژه OCD ، در میان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) بسیار متفاوت است ،اختلالات اضطرابی  از 11٪ تا 84٪  و اختلال وسواس فکری-عملی از 2.6٪ تا 37.2٪ ، توسط دکتر والنتینا پوستورینو از گروه اطفال دانشگاه اموری و مرکز اوتیسم مارکوس در آتلانتا گزارش شده است.پوستورینو و همکارانش در یک متاانالیز بر روی 31 مطالعه عنوان می کند که 39.6٪ افراد دارای اوتیسم علائم یکی از اختلالات اضطرابی را نشان می دهند.در مطالعه ای که در دانشگاه ارهوس دانمارک انجام شده مشخص گردیده است که افراد دارای وسواس چهار برابر بیشتر احتمال دارد که دارای اتیسم نیز باشند و همینطور ریسک دو برابری احتمال وسواس در افراد دارای اتیسم وجود دارد.در همین پژوهش ریشه های مشترک ژنتیکی در اتیسم و اختلال وسواس فکری و عملی مورد بررسی و تایید قرار گرفت و مشخص گردید که تعداد زیادی از کودکان که در سنین پایین دارای ocd تشخیص داده می شوند در اینده ممکن است دارای اتیسم نیز تشخیص داده شوند.واقعیت اینجاست که برخی از این کودکان که در ابتدا تشخیص وسواس را دریافت می کنند در ابتدا علائمی ظریف از اختلال اتیسم را نشان می دهند که در اثر عدم موفقیت در زمینه درمان اختلال وسواس،انها دارای اتیسم نیز تشخیص داده می شوند.واقعیتی دیگر که در این پژوهش تایید شده است این مورد است که افراد دارای اختلال وسواس فکری عملی اصولا دارای نوع خفیف اختلال اتیسم هستند و علائم شدید و شناختی در انها دیده نمی شود و همین امر فرایند تشخیص اتیسم را در افراد دارای ocd دشوار تر می کند.

همپوشانی هایی میان فرد دارای اوتیسم و فرد دارای اختلال وسواس فکری-عملی وجود دارد.اگرچه كودكان مبتلا به اوتیسم از نظر جسمی معمولاً طبیعی به نظر می رسند و كنترل عضلانی خوبی دارند ، اما حركات تكراری عجیب و غریب ممكن است آنها را از سایر بچه ها متفاوت كند. کودک ممکن است ساعتها مرتباً با انگشتانش صدا ایجاد کند یا ضربه بزند یا به جلو و عقب دست خود را حرکت دهد ،دور خود بچرخد،و یا صداهایی با دهان خود ایجاد  کند. متخصصان چنین رفتارهایی را کلیشه یا تحریک خود می نامند.در افراد دارای OCD هم می توان رفتارهایی تکرار شونده دید که تنها کیفیت انجام انها متفاوت از فرد دارای اتیسم است.

برخی از افراد مبتلا به اوتیسم نیز تمایل دارند برخی اعمال را بارها و بارها تکرار کنند. کودک ممکن است بارها و بارها در حرکتی رفت و برگشتی به تخت چوبی خود ضربه بزند و صدایی دارکوب مانند را ایجاد کند. یا از اتاقی به اتاقی دیگر بدود و مشغول روشن و خاموش کردن چراغ ها گردد.برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم با اشیا خاصی کلیشه های دردسرآفرینی دارند که می تواند منجر به رفتارهای ناسالم یا خطرناک شود. به عنوان مثال کودکی که الزاما باید پیشانی خود را به لبه تیز دیوار بکشد ویا الزاما باید 5 قاشق غذا خوری در چایی صبحانه خود بریزد. برخی دیگر از رفتارها برای اطرافیان این کودکان می تواند تعجب آور، شوخطبعانه یا شرم آور باشد. برای نمونه یک دختر جوان 20 ساله ، وسواس ساعتهای دیجیتالی داشت و بازوهای افراد غریبه را می گرفت تا مچ دستانشان را ببیند.

به دلایلی ، افراد مبتلا به اوتیسم خواستار سازمان یافتگی در محیط خود هستند. بسیاری اصرار دارند که غذاهای یکسانی را بخورند ، در عین حال ، هر روز دقیقاً در زمان خوردن غذا در یک مکان پشت میز بنشینند. در صورت کج شدن عکس به دیوار ، ممکن است خشمگین شوند یا اگر مسواک آنها حتی کمی جابجا شده باشد ، به شدت ناراحت می شوند. یک تغییر جزئی در روال زندگی آنها ، مانند رفتن از یک مسیر متفاوت به مدرسه ، ممکن است به شدت ناراحت کننده باشد.دانشمندان در حال بررسی چندین توضیح ممکن برای چنین رفتارهای وسواس گونه و تکراری هستند. شاید نظم و یکنواختی در دنیایی از سردرگمی حسی، پایداری ایجاد کند. شاید رفتارهای متمرکز به آنها کمک کند تا محرک های دردناک را مسدود کنند. با این حال نظریه دیگری این است که این رفتارها با حس بالا(یا در کل اختلال پردازش حسی) یا ضعف در کارایی مرتبط هستند. برای نمونه کودکی که مکررا همه چیز را بو می کشد ممکن است از یک حس بویایی پایدار برای کشف محیط خود استفاده کند. یا شاید عکس این واقعیت نیز صادق باشد که او ممکن است در تلاش باشد تا حس بویایی منفعل خود را تحریک کند.

بازی تخیلی نیز با این رفتارها و وسواس های تکراری محدود می شود. بیشتر کودکان ، از اوایل 2 سالگی ، از تخیل خود برای بازی های وانمودی استفاده می کنند. آنها استفاده های جدیدی برای یک شی ایجاد می کنند ، شاید از یک کاسه به جای کلاه استفاده می کنند. یا آنها وانمود می کنند که شخص دیگری هستند ، مانند مادری که برای خانواده عروسک های خود شام می پزد. در مقابل ، کودکان اوتیسم بندرت تظاهر می کنند. آنها به جای تکان دادن عروسک یا حرکت دادن ماشین اسباب بازی ، ممکن است آن را ساعت ها در دست نگه دارند، بو کنند یا ساعتها در دست خود بچرخانند و همین رفتار های تکرار شونده باعث می گردد که فرد از فعالیتهای اجتماعی و تعاملی فاصله بگیرد.

تمایل به منظم بودن و سازماندهی

برخی از ویژگی های مشابه بین  اختلال وسواس افکار و اوتیسم چیست؟

رفتارهای وسواس گونه و ریچوال ها یکی از ویژگی های اساسی اوتیسم است. با این حال ، تعداد زیادی از افراد با هر دو اختلال تشخیص داده می شوند ، و به نظر می رسد وجود هر دو با هم در بسیاری از افراد یک موضوع تکراری است. اگرچه شباهت های زیادی بین این دو وجود دارد ، شناخت دقیق هر یک از انها به طور جداگانه مهم است. تفاوت اساسی بین وسواس فکری-عملی و اوتیسم در اضطراب نهفته است. فردی با اختلال وسواس فکری افکار ، احساسات و اصرارهای مزاحم را تجربه می کند ، به همین دلیل تمایل زیادی برای انجام برخی رفتارها،تمرین ها و فعالیتها، برای کاهش این احساسات و اجبارهای ناخواسته احساس دارد ، در حالی که فرد مبتلا به اوتیسم احتمالاً از این امور روزمره خود لذت می برد و حتی در بسیاری از موارد به او کمک می کند تا حس و ادراکات خود از دنیای پیرامون را سازماندهی کند. هر دو اختلال وسواس فکری عملی و اوتیسم به عنوان اختلالات نورولوژیک طبقه بندی می شوند ، که در آن فرد افکار وسواسی و تکراری را تجربه می کند ، با این حال آنها دارای تفاوت های اساسی هستند.

در اوتیسم ، ممکن است اختلالات در زبان ، ارتباطات یا مهارت های اجتماعی وجود داشته باشد و اگر روال و روتین های زندگی او قطع و گسسته شود یا دقیق دنبال نشود ، احتمالاً فرد دارای اوتیسم را ناراحت خواهد کرد. تشخیص اینکه کسی هم مبتلا به وسواس فکری-عملی و هم اوتیسم باشد،غیر معمول نیست. تفاوت اصلی در میزان اضطراب فرد در رابطه با رفتارهایش است.برخی متخصصان عنوان می کنند که فرد مبتلا به وسواس فکری-عملی سطح اضطراب بالایی را احساس می کند و انجام رفتار وسواسی این احساسات را کاهش می دهد ، در حالی که برخی از افراد در طیف اوتیسم ممکن است در اثر انجام بدون وقفه روتین ها ناراحت یا پریشان باشد ، اما سطح اضطراب چندان مزمن نیست. علاوه بر این ، فرد مبتلا به وسواس از رفتارهای معمول و اجباری خود لذت نمی برد ، اما احساس اضطرار بیش از حد برای انجام آنها در فرد می تواند بسیار ناراحت کننده و فلج کننده باشد. در فرد دارای اوتیسم ، روتین ها می تواند یک ضرورت در دنیای او باشد ، و احتمالاً فرد از اینکه قادر به انجام رفتارهای معمول خود است لذت می برد.

دکتر گلن الیوت روانپزشک ارشد و مدیر پزشکی شورای بهداشت کودکان درکالیفرنیا در مبحث درمان رفتار های وسواس گونه در افراد دارای اوتیسم عنوان می کند که نمی توان از روش درمانی CBT برای افراد دارای اوتیسم در درمان وسواس و یا رفتار های ریچوال استفاده کرد چراکه مشارکت فرد دارای اتیسم در روش  CBT  پایین است. وی می گوید: “من فکر می کنم انگیزه انجام CBT در افراد ادارای اوتیسم بسیار کمتر از افراد غیر اوتیستیک خواهد بود.” اکثر آنها فکر می کنند ، ‘چرا باید این کار را کنار بگذارم؟ و من با این رفتار ارامش و حس بهتری دارم! .کودکان و نوجوانان دارای اوتیسم که مهارت کلامی خوبی دارند غالباً می گویند از رفتارهای تکراری خود احساس رضایت می کنند و علاقه ای به قطع کردن آنها ندارند واین نظر نقطه مقابل اختلال وسواس است چراکه فرد دارای وسواس فکری عملی به شدت به دنبال قطع اینگونه رفتار ها است.

دکتر الیوت عنوان می کند ” اگر فرد از رفتارهای تکراری لذت نبرد ،  CBT می تواند به آنها کمک می کند تا این رفتارها را کاهش دهند. وی پسری را توصیف می کند که چنان آداب و رسوم(رفتار های ریچوال) مفصلی داشت که گذراندن یک وعده غذایی او 3 ساعت طول می کشید و ورود به دفتر کار او 20 دقیقه زمان می برد. پس از درمان با فلوکستین و هالوپریدول ، این رفتارها کاهش یافت و روزانه 6 تا 8 ساعت او آزاد شد تا او بیشتر درگیر فعالیتهای اجتماعی شود و در رفتارهایی که واقعاً از آنها لذت می برد شرکت کند.

در وسواس فکری -عملی و اتیسم فرد اجباری را برای انجام برخی رفتار ها احساس می کند

برخی از شباهت های

  • هر دو رفتارهایی را نشان می دهند که رفتارهای روزمره و انعطاف ناپذیری در موقعیت های خاص هستند.
  • غالباً رفتارهای وسواسی را در اطراف مناطق مورد علاقه از خود نشان می دهد برای نمونه در خانه و یا در اتاق شخصی.
  • افزایش اضطراب در صورت قطع یا مختل شدن روال معمول.
  • مشارکت در این روال ها به خود شرایط دامن می زند.

تفاوت علائم وسواس با علائم اوتیسم چیست؟

همانطور که پیش از این گفته شد افراد مبتلا به اوتیسم مرتباً افکار و رفتارهای شدیداً تکراری دارند ، دقیقاً مانند آنچه در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری دیده می شود. اما افراد مبتلا به وسواس معمولاً از علائم خود احساس ناراحتی می کنند و دوست دارند از شر آنها خلاص شوند ، در حالی که افراد مبتلا به اوتیسم معمولاً با وسواس خود اذیت نمی شوند و در واقع ممکن است ازآنها استقبال نیز کنند. افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم همچنین دارای طیف وسیعی از تفاوت های اجتماعی ، زبانی و شناختی هستند که در افراد مبتلا به وسواس دیده نمی شود.

ordibehesht autism center

برخی از تفاوتهای اساسی چیست؟

  • یک فرد مبتلا به وسواس از افکار خود آزار می بیند ، در حالی که برخی از مبتلایان به اوتیسم احتمالاً از آنها لذت می برند.
  • در فرد دارای وسواس فکری-عملی در ابتدا وسواس فکری ایجاد و پس از ان وسواس عملی مشاهده می گردد و فرد با انجام رفتار، ان تکانه وسواس قطع می کند و احتمال کمی دارد که فرد دوباره درگیر تمنیات وسواس گونه در همان لحظه گردد، ولی در فرد دارای اوتیسم اینگونه نیست و فرد می تواند بارها و بارها در صورت انجام رفتار ان را تکرار نماید.
  • موقعیت های اجتماعی – افراد مبتلا به OCD احتمالاً از تشریفات و روال خود شرمنده یا خجالت زده می شوند ، در حالی که به نظر می رسد مبتلایان به اوتیسم نگرانی کمی نسبت به آنچه دیگران در مورد آنها و رفتارشان دارند ، دارند.
  • فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی در درجه اول چیزی که او را می رنجاند و تلاش می کند ان را متوقف کند اضطراب است و اجبارا برای کاهش اضطراب فعالیتهایی را انجام می دهد ، در حالی که مبتلایان به اوتیسم هم ممکن است تلاشهایی داشته باشند تا اضطراب را کاهش دهند ، اما این امر برای انها خیلی مهم نیست.
  • رفتارها در اختلال وسواس فکری عملی اغلب مانع کیفیت زندگی مبتلایان می شود ، در حالی که برای اوتیسم در برخی موارد احتمالاً این وسواس ها می تواند کیفیت زندگی آنها را افزایش دهد و به آنها کمک کند تا ایده های جدید بیاموزند ، انگیزه پیدا کنند و علایق خود را مدیریت کنند.
  • در اختلال وسواس فکری عملی در DSM-5 عنوان گردیده است که در حدود 30 درصد از افراد دارای این اختلال تا پایان عمر این اختلال را به همراه دارند ولی در اختلال اتیسم تا کنون عنوان می گردد که همه افراد دارای اتیسم علائم را تا پایان عمر به همراه دارند.
  • اصولا در زمانی که فرد دارای اتیسم رفتار تکراری و یا ریچوال را انجام می دهد اگر مانع او شویم بهم ریخته و یا قشقرق به پا می کند ولی فرد دارای اتیسم خود به دنبال حذف انهاست و از این امر استقبال می کند.
  • فرد دارای وسواس فکری-عملی می تواند پاسخ های غیر واقع بینانه ای برای رفتار های تکراری خود داشته باشد برای نمونه می گوید اگر 5 بار دست خود را با صابون نشوید میکروب ها کشته نمی شوند ولی فرد دارای اتیسم استنباط های واقع بینانه و یا غیر واقع بینانه ندارد.فرد دارای اتیسم درها را دائم باز و بسته می کند تا از نوع حرکت و یا صدای ایجاد شده لذت ببرد ولی فرد دارای اختلال وسواس این کار را برای اطمینان از بسته شدن در و کاهش اضطراب انجام میدهد.فرد دارای اوتیسم این تصور را ندارد که اگر پایش را روی خطوط موزایک قرار دهد حتما اتفاق بدی می افتد.

کمی بیشتر در مورد اوتیسم و رفتارهای ریچوال و تکراری در این طیف

مشکلاتی که فرد دارای اوتیسم تجربه می کند، مربوط به مهارت های اجتماعی ، محدودیت های گفتاری و زبانی و دیدگاه های محدود نسبت به فعالیت ها و روال هایی است که فرد را خوشحال می کند. اگرچه اغلب موارد مشترکی میان اوتیسم و وسواس فکری-عملی وجود دارد  ، اما چگونگی تأثیر این شرایط بر افراد می تواند از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت باشد. واقعیت این است که بخشهایی از هر دو اختلال در هر یک از افراد بروز می کند و این می تواند یک یادآوری باشد که حتی اگر یکی از نزدیکان شما ممکن است برخی علائم اوتیسم را از خود نشان دهد، لزوما به معنای در طیف بودن آنها نیست.

بیشتر بخوانید:  چگونه براشفتگی کودک دارای اوتیسم را آرام کنیم؟

علائم و نشانه های شایع اوتیسم بر اساس dsm5 در مقیاس B

در DSM5 رفتار ها و علائم کودک در دو بخش مورد بررسی قرار می گیرد بخش A به موارد اجتماعی و تعاملی و ارتباطی توجه دارد و بخش B به محدودیت ها و الگوهای تکراری و ویژگی های حسی.در اینجا ما به ملاکهای B که بیشتر به موارد ریچوال و کلیشه ای و روتین می پردازد اشاره می کنیم تا شناخت بیشتری از انها داشته باشیم.

  • نیاز به انجام روتین ها و رفتار های تکراری و کلیشه ای . این را می توان تقریباً در همه موارد مانند تماشای یک قسمت خاص از برنامه تلویزیونی مورد علاقه آنها در زمان صبحانه یا گوش دادن به یک آهنگ بارها و بارها مشاهده نمود.
  • اگر روند روزمره آنها تغییر کند ، ممکن است باعث پریشانی و یا خشم و اشفتگی در انها گردد.
  • دلبستگی غیرمعمول به اشیا . این اشیا می توانند شامل اسباب بازی ،DVD ، کتاب ، دستگیره درب ، کلیدهای برق ، سنگ ،نخ دندان ،قوطی های خالی و یا هر چیز دیگری باشد.
  • قرار دادن اشیا به ترتیب خاص. مثلا قرار دادن اشیا بر روی میز یا لبه های میز های تلوزیون.
  • درگیری ذهنی درمورد چیزهایی که برای آنها مهم است. این در گیری ذهنی ممکن است در مواردی چون اعداد یا نامها یا تاریخ ها و رویداد ها و یا حتی حروف رخ دهد ، مانند تاریخ رویداد ورزشی ، شماره بازیکنان.
  • رفتارهای مکرر ، از جمله دست زدن ، تکان دادن یا چرخاندن. این رفتارها به فرد دارای اوتیسم کمک می کند تا کمی پریشانی یا اشفتگی خود را تسکین دهد.
رفتار درمانی در کنار دارو درمانی می تواند موثر ترین درمان برای رفتار های وسواس گونه باشد

چگونه رفتارهای وسواسی در فرد دارای اتیسم درمان می شوند؟

در صورت همزمانی دو اختلال اوتیسم و وسواس فکری عملی دو روش درمانی برای رفتارهای تکراری در اتیسم وجود دارد: دارو درمانی و رفتار درمانی. بیشترین داروهای تجویز شده مهارکننده های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRI) هستند. استفاده از SSRI برای درمان وسواس در اوتیسم در کودکان توسط FDA  تایید نشده اند ، اما داده های تحقیقات بالینی خوبی وجود دارد که نشان می دهد این داروها در تعداد زیادی از افراد بسیار خوب عمل می کنند .

اما رفتار درمانی بسته به سن و ضریب هوشی یا سطح شناختی عملکرد کودک متفاوت خواهد بود ، شروع رفتار درمانی با تحلیل رفتار کاربردی برای کودکان کم سن و سال و یا عملکرد پایین تر ، و سپس رفتن به گفتاردرمانی در کودکان دارای کلام و بزرگتر است.

دارو و رفتار درمانی با هم بهترین تاثیر را دارند. دارو به تنهایی به ندرت جواب می دهد ، اما دارو  درمانی می تواند به کودک کمک کند تا برای مداخلات مبتنی بر رفتار اماده تر باشد. با این حال درست است که رفتار درمانی برای کودک دارای اتیسم در اولویت است اما رفتار درمانی دشوار تر نیز هست، زیرا کودکان مبتلا به اتیسم رفتار های وسواس گونه خود را مزاحم یا ناخوشایند نمی دانند.با این حال میتوان رفتار درمانی را بهترین گزینه برای این مورد دانست.

4.4/5 - (9 امتیاز)
اشتراک گذاری محتوا
دکتر مهدی فولادگر

دکتر مهدی فولادگر

مدت زیادیست که با کودکان اتیسم آشنا هستم اما هنوز احساس می کنم باید انها را بهتر بشناسم. البته نه علائم و رفتار های آنها را، بلکه خوبی و پاکی شان را. اموری که امروزه همه با آنها غریبه ایم.

مطالب مرتبط

تنها راه غلبه بر اختلال اتیسم دانش و آگاهی از این اختلال است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا نیاز به مشاوره تخصصی در حوزه اتیسم دارید؟