درمانها و مداخلات در اتیسم
درمانها و مداخلات در اُتیسم(اوتیسم)
رویکردهای رفتاریروش ABA و يا لوواس:
اين روش پيگيريشدهترين روش درماني توسط والدين كودكان اُتيستيك است و مورد استقبالترين روش توسط كارشناسان و متخصصين درماني اين

روش TEACCH:
يكي ازدرمانهایی كه در سراسر جهان براي كودكان اُتيستيك به كار ميرود روش درماني تيچ از اريك اسكاپلر است كه براي كودكان بالاي 14سال نيز مورد استفاده است. اين روش درماني در سال 1972 ابداع شده و توسط اريك اسكاپلر به ثبت رسيده است. البته شواهدي موجود است كه پروژه تيچ از سالها پيش از اين تاریخ درحدود سال 1966 در دانشگاه كاروليناي شمالي درحال بررسي بوده است. واژه تيچ مخفف درمان وآموزش افراد اُتيستيك و كودكان دچار نقصان و فلجي در ارتباطات اجتماعي است. در اين روش به جاي اينكه به كودك يك مهارت و توانائي خاص آموزش داده شود، سعي بر اين است كه به كودك مهارتهايي آموزش داده شود تا بتواند محيط اطراف خود و رفتارهاي اطرافيان خود را بهتر درك كند.
رشد بر اساس مدل روابط متفاوت فردي (DIR/Floortime):

سون-رايس:

سون-رايس يك برنامه درمانيمداخلاتي است كه توسط بَري نيل كافمن وساماريا ليت كافمن، كساني كه خود داراي فرزند اُتيستيك هستند ابداع شده است. اساس اين روش درماني بر مبناي دوست داشتن و پذيرش بنا شده است. به اين معني كه والدين كودكشان را در آغوش بگيرند و به رفتارها وعلائم كودكشان توجه كنند و در اين حين بهدنبال راهي براي ورود و رخنه به دنياي كودكشان بگردند.
رویکرد های حسی
يكپارچگي حواس:
يكپارچگي حسي كه موجب ميشود فرد در پاسخ به تحريك حسي بهگونهاي طبيعي و بهنجار عمل كند و اختلالات رفتاري، حركتي مربوط به فقدان يا نقص در ائتلاف حسي در او ظاهر نگردد و يا پردازش معنيدار در ادراك و ادغام احساسات بهگونهاي متناسب كه موجب بروز رفتارهاي متشتت در فرد نشود. هدف اصلي و اوليه روش يكپارچگي حواس اين است كه به كودك كمك كند تا بتواند در محيط خودش توازن و تعادل برقرار كند. اين درمان موجب ميشود تا كودك تعادلي بين دروندادهاي دريافتي كه براساس آنها ميتواند ياد بگيرد و پاسخ صحيح به محركها برقرار كند.
رویکردهای اجتماعی/ارتباطی
داستانهاي اجتماعي:

كارول گرِيِ آموزگار كسي است كه مركز درماني گري را براي يادگيري مفاهيم اجتماعي در شهر جيسون در ميشيگان راه انداخت و روش او به داستانهاي اجتماعي شهرت گرفت. اين روش بهعنوان راهي براي آموزش افراد اُتيستيك و افرادي كه دچار اختلالات شديد هستند براي فراگيري موقعيتهاي اجتماعي گوناگون بهكار ميرود. زيرا بسياري از تعاملات اجتماعي بر توانايي تعبير و تفسير ديگران و واكنش به نشانهها و علائم عاطفي آنها وابسته است اين روش حتي ميتواند در شرايط شديد اُتيسم هم كارايي داشته باشد. داستانهاي اجتماعي گري با يك طرح و برنامه از پيش تعيينشده كودك را آماده يك شرايط بيثبات و گوناگون ميكند.اين داستانها براي آموزش مهارتهاي اجتماعي به كودكان اُتيستيك آماده شدهاند. از طريق اين داستانها به كودك آموزش داده ميشود كه چگونه احساسات، منظور، و برنامههاي ديگران را درك كنند.
زبان اشياء:
زبان اشياء روشي است كه بسياري از والدين و متخصصين كودكان اُتيستيك براي سهولت در ارتباط از آن استفاده ميكنند. اگر كودكي اصلاً كلام ندارد اين روش ميتواند شيوهاي مناسب در ارتباط برقرار كردن او باشد. بهطوركل اين شيوه راهي است كه كودك براساس آن ياد ميگيردكه يك شيء ميتواند نماد يا سمبول كار يا چيزي باشد.
برنامه زمانبندي شده بصري:
اين برنامه به كودكان كمك ميكند تا متوجه شوند كه چه اتفاقي افتاده و اينكه چگونه بايد در طول زندگي روزانه و يا در مدتزماني كه در طول روز در جلسه درمانياند، واكنش نشان دهند.

كمك و ياريرساني به افراد دچار ناتواني در حال رشد و توسعه است بهويژه اگر اين افراد مشكلاتي در گفتار داشته باشند. سيستم ارتباطي زبان تصاوير براي كمك به يادگيري و مفاهيم و راهبردهاي ارتباطي شيوه مدرني است كه اكنون درحال استفاده است. اساس اين روش را ميتوان برگرفته از روش ABA دانست. در اين روش به كودك آموزش داده ميشود كه چگونه ميتواند نيازهاي خود را از طريق دادن تصاوير برآورده كند. از امتيازات مهم اين روش اين است كه ارتباط كودك ساده، قابلفهم و با تفكر ميباشد.
رویکرد دارویی:
درمانهای دارویی را میتوان به چند دسته تقسیم نمود:
ضدافسردگيها:
اين داروها اكثراً بهعنوان جلوگيريكننده از ترشح انتخابي سروتونين ( (SSRIS طبقهبندي ميشوند اين داروها اغلب براي اضطراب و افسردگي و يا وسواس اجبار (OCD) بهكار ميروند كه اغلب موجب كاهش رفتارهاي وسواسي و خودتخريبي ديدهشده در برخي كودكان اُتيستيك ميشود.
نورولپتيكها (داروهاي ضدروانپريشي):
اين داروها براي درمان اختلالات رفتاري بهكار برده ميشوند و بهوسيله كاهش فعاليت نوروترانسميترهاي دوپامين در مغز فعاليت ميكنند. در ميان داروهاي ضد روانپريشي مانند هالوپريدول، تيوريدازين، فلوفنازين وكلروپرومازين؛ هالوپريدول در مطالعهاي بيشترين اثر را به نسبت دارونما (پلاسيبو) در درمان اختلالات جدي رفتاري داشته است و موجب كاهش علائم پرخاشگري، تسريع يادگيري و درمان رفتار جداييطلب در اين كودكان گرديده است ولي از طرفي موجب اثرات جانبي مانند بيحالي، سفتي عضلات و حركات غيرعادي ميشود.
داروهاي ضدصرع:
همانطور كه گفته شد ميزان شيوع صرع در كودكان اُتيستيك 1نفر در 4كودك اُتيستيك است. از نمونه داروهاي مورد استفاده در اين طبقه ميتوان به كاربامازپين (تگرتول)، لاموتريگين (لاميكتال)، توپيرامات (توپاماكس)، والپرويك اسيد (دپاكوته) و نورونتين اشاره نمود.
داروهاي ضد بيشفعالي و عدم توجه و تمركز:
داروهايي مانند متيلفنيديت (ريتالين) بدون هيچ خطري براي كودكان ADHD بهكاربرده ميشود و همچنين براي كودكان اُتيستيك نيز براي كاهش تكانش و بيشفعالي تجويز ميشود.
دیگر رویکردها
برای معرفی دیگر درمانها میتوان به روش دومن دولاکاتو، درمان با هنرهای رزمی، یکپارچگی شنیداری، رژیمدرمانی، نگهداریدرمانی، سکرتیندرمانی، روش درمانی هیگاشی، مداخله گسترش ارتباط، درمان گفتار و زبان، ویتامیندرمانی، کاردرمانی، ارتباط تسهیلشده، هنردرمانی، موسیقیدرمانی، درمان فیزیکی، ایروبیک، روش TP، PLAY PROJECT و... اشاره نمود. والدین و پژوهشگران با توجه به تعدد درمانها و رویکردهای درمانی برای دریافت اطلاعات کاملتر و شناخت دیگر درمانها میتوانند به کتاب اُتیسم نوشته مهدی فولادگر، انتشارات جهاد دانشگاهی مراجعه نمایند.